پیراهن شماره 10
«یادم می آید درون محوطه جریمه انگلیس حاضر شدم و یواشکی با دستم توپ را درون دروازه فرستادم. در لحظه ثبت گل، تقریبا هیچکس متوجه خطایم نشد و گل اعلام شد؛ اما بعدا مطبوعات با چاپ تصاویری، فهمیدند که من چه کار کردم».
دیهگو مارادونا، نابغهی دنیای فوتبال این جملات را چند سال پیش در یک برنامه تلویزیونی بیان کرد و هیچکس خیال نمیکرد که آن گلِ دیوانهوارِ مارادونا تبدیل به الگویی برای فیلمسازیِ کارگردانی به نام «بهرام توکلی» بشود که مخاطبانش انتظار هر فیلمی از او داشتند جز «من دیهگو مارادونا هستم».
آخرین فیلم «بهرام توکلی» دقیقا از همان شیوهی دیوانهواری استفاده میکند که مارادونا در جامجهانی به اجرا درآورد، یعنی شوخی و هجو سادهترین قانون فوتبال یعنی بازی با پا و استفاده نکردن از دست در جدیترین صحنهی یک بازی (محوطه جریمه) و در مهمترین مسابقه فوتبال (بازی آرژانتین-انگلستان در جامجهانی). این فیلم با از بین بردن مرز بین دنیای واقعی و خیال، موفق میشود که تصویری هجوگونه و فانتزی از فضای اجتماعی ایران به تصویر بکشد که از یک سو بر ادعاهای تهی و بیمغز فضای هنری دلالت دارد و از سوی دیگر عبث و بیهوده بودن اخلاق عمومی و روابط انسانی را در عصر مدرن به تصویر میکشد.
فیلم در مورد نویسندهای است که بهترین داستان زندگیش را به دوستش میدهد تا نظرش را بداند ولی او داستان را به نام خودش منتشر میکند. سبک بصری و فرمال بهرام توکلی در این فیلم بر مبنایِ ذهنِ شخصیت سارق ادبی جلو میرود و به طبع، بیقراری و گیجی و آشفتگیِ ذهنِ او از یک سو و ناکامی او در تمامی تلاشهایش برای ساماندهی وضعیت بغرنج خودش از سوی دیگر، تبدیل به خوانش مضمونی و فرمال فیلم میگردد.
فیلم با لحن پارودیکِ خود، روابط اجتماعی بین انسانها را هجو میکند و طبل توخالی ادعاهای فضای هنری را به سخره میگیرد و از منظری کاملا پستمدرن، جهان را آمیزهای از پدیدههای متضاد میبیند و با استفاده از همین تضاد بین پدیدهها و عدم تطابق گزارهها، فضای فانتزی و کمدی خویش را خلق میکند. فیلم رندانه در سطح پلاستیک خود با استفادهی از کلیشههای سینمای ایران و حتی کلیشههای نقشهای مشهور بازیگرانش موفق به خلق یک تجربه پستمدرن از سینمای اجتماعی میشود که در مضمون بسیار تلختر و در انتقاد بسیار گزندهتر از سینمای رایج اجتماعی است.
سینمای اجتماعی ایران همیشه ادعای نمایش اخلاق و وابستگی به فضای هنری را داشته است. گویی کلیشهای به نام اخلاق و روابط انسانی و پرستیژی به نام خانواده و افادهای به نام فضای هنری، همان قوانین سادهی فوتبال هستند و این بار «بهرام توکلی» تصمیم گرفته است که با پیراهن شمارهی ده تیم آرژانتین و شکستن قواعد، خط بطلانی بکشد بر مضامین توخالی سینمای اجتماعی ایران و روابط دنیای هنری.